پرسان
ثبت نام
راهنما
دانلود اپلیکیشن
نگارش هشتم -
بازگشت
النا پاکنام
نگارش هشتم
.
انشا درمورد ضربالمثل شیرتوشیر میخوام
جواب ها
elina
نگارش هشتم
تاج بده لطفا مادر در حال پختن غذا برای شام بود، که تلفن خانه شروع به زنگ زدن کرد. او گوشی را برداشت و به آشپزخانه رفت و در حالی که سیب زمینی ها را خرد می کرد شروع به حرف زدن با تلفن کرد. او پیاز رنده شده را روی گاز گذاشته بود تا سرخ شود و همین طور هم زمان که با تلفن حرف می زد آرام آرام سیب زمینی ها را هم خرد می کرد و می شست، پس از مدتی بوی سوختگی بلند شد مادر را صدا کردم و گفتم از آشپزخانه بوی سوختگی می آید او هول شد و انگشتش را با چاقو برید و در حالی که انگشتش را گرفته بود تا خون ریزی نکند تلفن را روی زمین گذاشت و سریع اجاق گاز را خاموش کرد.بوی سوختگی پیاز در خانه پیچیده بود، انگشت مادر را چاقو بریده بود و تلفن هم هنوز روی زمین بود. مادر پس از مکث کوتاهی گفت: “چه شیر تو شیری شد” باید همه ی کارها را دوباره انجام بدهم. او این بار کارها را به ترتیب انجام داد. اول سیب زمینی ها را خرد کرد، سپس پیازها را دوباره سرخ کرد و بعد از این که آشپزی اش تمام شد به خاله که چند دقیقه پیش با او تلفنی صحبت می کرد زنگ زد و از او خداحافظی کرد و توضیح داد که چه اتفاقی افتاده است. با این اتفاق تلخ و خنده دار و جمله ای که مادر گفت من کاملا متوجه معنی و مفهوم ضرب المثل شیر تو شیر شدم و پس از آن سعی کردم کارها را با هم انجام ندهم و برای هر کاری برنامه ریزی داشته باشم و آن را در زمان خودش انجام دهم. با برنامه ریزی و طبق آن عمل کردن تمام کارها به خوبی و با نظم و ترتیب پیش می رود و نیازی نیست یک کار را چند باره انجام دهیم. برداشت: انجام دادن کارها به صورت هم زمان باعث می شود هیچ کاری به درستی انجام نشود.
سوالات مشابه
لیست سوالات مشابه